شیعه
شیعه
شیعه در لغت به دو معنا به کار میرود: یکی توافق و هماهنگی گروهی از افراد بر یک موضوع، و دیگری پیروی فرد یا گروهی از فرد یا گروهی دیگر. ابن منظور در لسان العرب میگوید: «الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع» (شیعه به معنای گروهی است که بر یک موضوع توافق دارند و به پیروی از یکدیگر میپردازند).
۱. معنای لغوی
در لغت، شیعه به دو معنا به کار میرود:
- توافق و هماهنگی گروهی از افراد بر یک موضوع.
- پیروی و پیوستگی فرد یا گروهی از فرد یا گروهی دیگر.
ابن منظور در لسان العرب مینویسد: «الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع» (شیعه به معنای گروهی است که بر یک موضوع توافق دارند و به پیروی از یکدیگر میپردازند).
۲. معنای اصطلاحی
در اصطلاح، شیعه به گروهی از مسلمانان اطلاق میشود که به خلافت و امامت بلافصل حضرت علی (علیهالسلام) معتقدند و باور دارند که امام و جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از طریق نص شرعی تعیین میشود. بر این اساس، امامت حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر امامان شیعه به عنوان ادامهدهندگان راه پیامبر اسلام از طریق نص شرعی شناخته شده است.
این اصطلاح برای نخستین بار از سوی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دوستان و پیروان علی (علیهالسلام) اطلاق شد. این موضوع در احادیث متعددی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است، از جمله حدیثی که سیوطی از جابر بن عبدالله انصاری و ابن عباس نقل کرده است. مبنی بر اینکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در تفسیر آیه «إنّ الذین آمنوا وعملوا الصالحات أولئک هم خیر البریّه» به علی (علیهالسلام) اشاره کرده و فرمودند: «تو و شیعیانت روز قیامت رستگار خواهید بود.»
۳. عقاید شیعه
شیعه در اصول بنیادین اسلام نظیر توحید، نبوت و معاد با دیگر فرق اسلامی مشترک است، اما از نظر امام خمینی، امامت به عنوان یکی از اصول مذهب شیعه و ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) برای قبولی اعمال، از ضروریات این مذهب است. امام خمینی اعتقاد دارد که شیعه به دلیل پیوند با اهل بیت (علیهمالسلام) از دیگر فرق اسلامی در توحید و تقدیس خدا ممتاز است و هیچ کس نتوانسته خداوند را به مانند اهل بیت (علیهمالسلام) تقدیس و تنزیه کند.
از نظر امام خمینی، مهمترین عقاید شیعه به شرح زیر است:
۱. عصمت:
به اعتقاد امام خمینی، عصمت از کمال یقین و ایمان ناشی میشود و نوری باطنی است که فرد را از ارتکاب گناه باز میدارد. این ویژگی در پیامبران و امامان معصوم به صورت کامل تحقق یافته است.
۲. نفی جبر و تفویض:
امام خمینی بر این باور است که نفی جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین از عقاید شیعه است.
- بداء:
بداء از دیگر عقاید شیعه است. امام خمینی بداء را به معنای انطباق بر اراده الهی میداند که انسان از آن آگاهی ندارد. بدون اینکه در اراده خداوند تغییری حاصل شده باشد.
- مهدویت:
مهدویت از مباحث مهم و ویژه مذهب شیعه است. به باور امام خمینی، یکی از عوامل غیبت امام زمان (علیهالسلام)، ذخیره شدن ایشان از سوی خداوند برای اجرای عدالت در جهان است.
۴. فرقههای شیعه
در تاریخ شیعه، فرقههای مختلفی پدید آمدهاند که بسیاری از آنها اکنون منقرض شدهاند و بحث درباره آنها ممکن است فایده چندانی نداشته باشد. با این حال، فرقههای اصلی شیعه که هماکنون نیز موجودند به شرح زیر هستند:
- شیعه اثنا عشریه: این فرقه بزرگترین گروه در میان شیعیان است که به دوازده امام معصوم از نسل حضرت علی (علیهالسلام) اعتقاد دارد.
- شیعه زیدیّه: این فرقه به زید بن علی به عنوان امام و پیشوای خود اعتقاد دارد و در مباحث فقهی و کلامی از دیگر فرقههای شیعه متمایز است.
- شیعه اسماعیلیه: این فرقه به اسماعیل بن جعفر به عنوان امام اعتقاد دارد و در درون آن شاخههای مختلفی وجود دارد.
۵. وجه تسمیه
اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنا عشریه تشکیل میدهد. این نامگذاری به دلیل اعتقاد آنها به دوازده امام معصوم از نسل حضرت علی (علیهالسلام) است. از آنجا که این گروه به جانشینی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در دوازده نفر از اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باور دارند، به اثنا عشریه (دوازدهامامی) شناخته میشوند.
شیعه اثنا عشریه بر مسئله امامت تأکید ویژهای دارد و معتقد است که امامت، پس از سه امام نخست، منحصر به فرزندان امام حسین (علیهالسلام) است. به دلیل این باورها، این گروه به «امامیه» نیز شهرت یافته است.
شیخ مفید در تعریف شیعه میگوید: «این عنوان، مخصوص آن دسته از شیعه است. که به وجود امام در هر زمان، وجوب نصّ شرعی برای امامت، و عصمت و کمال برای هر امام معتقد است و امامت را (غیر از سه امام نخست) منحصر به فرزندان امام حسین (علیهالسلام) میداند.»
۶. امامان شیعه
امامان دوازدهگانه شیعه در احادیث پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) معرفی شدهاند و ویژگیها و خصوصیات هر یک از آنان به تفصیل بیان شده است. این امامان به شرح زیر هستند:
۱. علی بن ابی طالب (علیهالسلام) ۲. حسن بن علی (علیهالسلام) ۳. حسین بن علی (علیهالسلام) ۴. علی بن حسین (علیهالسلام) (امام سجاد) ۵. محمد بن علی (علیهالسلام) (امام باقر) ۶. جعفر بن محمد (علیهالسلام) (امام صادق) ۷. موسی بن جعفر (علیهالسلام) (امام کاظم) ۸. علی بن موسی (علیهالسلام) (امام رضا) ۹. محمد بن علی (علیهالسلام) (امام جواد) ۱۰. علی بن محمد (علیهالسلام) (امام هادی) ۱۱. حسن بن علی (علیهالسلام) (امام عسکری) ۱۲. حجه بن الحسن (علیهالسلام) (امام مهدی موعود)
۷. تاریخ پیدایش تشیّع
اگرچه در عصر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره برخی مسائل اختلاف نظرهایی میان مسلمانان وجود داشت. اما فرقهها و دستهبندیهای اساسی که بعدها به وجود آمدند، در آن زمان شکل نگرفته بودند. پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، اختلافات جدیای پدید آمد که منجر به ظهور فرقههای مختلف در میان مسلمانان شد.
مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به وجود آمد، مربوط به مسئله خلافت و امامت بود.
یک دسته از مسلمانان معتقد بودند که امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد. از نظر این گروه، تعیین امام از طریق نصّ الهی که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، انجام میشود و طبق این نصوص، علی بن ابی طالب (علیهالسلام) جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امام مسلمین است. حضرت علی (علیهالسلام) و گروهی از بزرگان صحابه، اعم از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند و این همان عقیده شیعه، به ویژه شیعه امامیه در مسئله امامت است.
دسته دیگر از مسلمانان که در رأس آنها ابوبکر و عمر قرار داشتند، بر این باور بودند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای خود جانشین تعیین نکرده و این مسئولیت را به مسلمانان واگذار کرده است. بر اساس این دیدگاه و با توجه به اهمیت مسئله خلافت و امامت در سرنوشت امت اسلامی، در یک اقدام شتابزده، گروهی از مهاجران و انصار در سقیفه بنی ساعده گرد آمدند. و پس از گفتگوهایی درباره خلافت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، سرانجام با ابوبکر به عنوان خلیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیعت کردند.
۸. سکوت علی (علیهالسلام)
در شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوران، امام علی (علیهالسلام) و پیروان او به دلیل چالشهای داخلی و خارجی، بهویژه تهدیدات از سوی امپراتوریهای ایران و روم و منافقین داخلی، مجبور به انتخاب روش صبر و مدارا شدند. امام علی (علیهالسلام) بهخوبی میدانست که اقدامات خصمانه و درگیریهای زودهنگام میتواند به اسلام و مسلمین آسیبهای جدی وارد کند.
گرچه امام علی (علیهالسلام) در مواقع مناسب نظرات خود را درباره نادرستی اقدامات حاکمان ابراز میکرد، اما از درگیریهای خصمانه خودداری میکرد و به هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی اهتمام میورزید. او در حل مشکلات و یاری دستگاه خلافت در مسائل مختلف، تلاش زیادی میکرد تا جایی که از خلیفه دوم نقل شده است: «اگر علی نبود، عمر هلاک میشد» و همچنین گفته است: «خدایا مرا برای مواجهه با مشکلاتی که علی بن ابی طالب در آنها حضور ندارند، باقی مگذار.»
۹. شیعه در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
شیعه به عنوان پیروان علی بن ابی طالب (علیهالسلام) و معتقدان به امامت بلافصل او، در روزهای اولیه پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به وجود آمد. با این حال، روایاتی وجود دارد که نشان میدهد در زمان حیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز اصطلاح «شیعه» به گروهی از صحابه مانند سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر اطلاق میشد. این افراد به امامت بلافصل علی (علیهالسلام) به عنوان جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اعتقاد داشتند.
با این وجود، شیعه به عنوان یک مذهب مستقل، با نام و ساختار مشخص خود، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شکل گرفت و بهتدریج به عنوان بخشی از اسلام شناخته شد.
۱۰. فرق شیعه
در طول دو قرن و نیم از امامت دوازدهامام، شیعه با حوادث و بحرانهای مختلفی مواجه شد که موجب ظهور فرقههای منحرف و مختلفی شد. این بحرانها و انحرافات باعث به وجود آمدن فرقههای شیعی منحرف از جمله کیسانی، زیدی، اسماعیلی، فطحی و واقفی شد. این فرق به دلیل انحراف از عقاید حقیقی شیعه، بهدرستی «شیعه» نامیده نمیشوند و در دستهبندیهای تاریخی و علمی بهعنوان «فرقههای منحرف» شناخته میشوند.
در عین حال، بسیاری از این فرق به مرور زمان منقرض شدهاند و امروزه بحث در مورد آنها کمتر مورد توجه است. در استفاده از اصطلاح «شیعه» باید دقت شود و به فرقههایی مانند شیعه اسماعیلی و شیعه زیدی که خود را از دیگر فرق شیعه متمایز کردهاند، توجه ویژهای داشت.
۱۱. غلو در شیعه
غلو در مکتب شیعه به معنای افراط و زیادهروی در اعتقادات دینی است که بهدست برخی از افراد ناآگاه یا سودجو، به کفر و شرک تبدیل شد. عدهای از این افراد به مرزهای غلو کشیده شده و از اصول اعتقادی شیعه دور شدند. این گروهها و نویسندگان مانند شهرستانی و سمعانی سعی داشتهاند که شیعه را بهطور کلی به عنوان اهل غلو و تشبیه معرفی کنند. و با نسبت دادن فرقههای منحرف به شیعه، تصویری نادرست از آن ارائه دهند.
این نویسندگان تلاش میکنند که فرق منحرف مانند کیسانی، اسماعیلی، زیدی و غلات را بهعنوان نمایندگان شیعه معرفی کنند. و از این طریق تصویر نادرستی از شیعه به مخاطبان خود القاء کنند. در واقع، غلو در شیعه نه تنها نمایانگر اصول اعتقادی این مذهب نیست، بلکه برای نمایش تصویری نامناسب از شیعه بهکار گرفته میشود.
۱۲. شیعیان و استقامت
پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، گروهی از دوستان و هواداران علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، که به نام شیعه شناخته میشدند. برای احیای حقوق اهل بیت در مسئله خلافت و مرجعیت علمی به انتقاد و اعتراض پرداختند. این افراد از اکثریت مردم که با ابوبکر به دلیل فشار، تطمیع یا غفلت بیعت کرده بودند، جدا شدند. از جمله یاران حقیقی امام علی (علیهالسلام) میتوان به سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد بن الأسود، عمار یاسر، و حذیفة بن یمان اشاره کرد که در صحنههای مختلف از حق آن حضرت دفاع کردند.
در دوران خلفای غاصب سهگانه (۱۱ـ۳۵ هجری قمری)، شیعیان آل محمد (علیهمالسلام) تحت فشار و سختیهای بسیاری قرار داشتند. بهطور مثال، ابوذر غفاری به دلیل افشای فسادهای معاویه و عثمان مورد شکنجه قرار گرفت و به ربذه تبعید شد و در غربت جان سپرد. همچنین مالک اشتر، محمد بن ابی بکر، حجر بن عدی، جویرة بن مسهر، میثم تمار، کمیل بن زیاد، رشید هجری، و قنبر از بزرگان شیعه بودند که بهدست معاویه به شهادت رسیدند.
دوران بنی امیه
در دوران بنیامیه (۴۰ـ۱۳۲ هجری قمری)، هرگونه مصونیت از جان و مال شیعیان بهکلی از میان برداشته شد. حجاج بن یوسف ثقفی، به عنوان یکی از خشنترین حاکمان آن دوران، دستورات به کشتن شیعیان را صادر میکرد. با وجود این فشارها و ظلمها، شیعیان به عقاید خود استقامت ورزیدند و از حقایق دینی دفاع کردند.
با روی کار آمدن بنیعباس، سختگیریها بر امامت شیعه و شیعیان تشدید شد. بسیاری از شیعیان به تقیه روی آوردند تا از شر دشمنان خود در امان بمانند. این ظلمها بهویژه از زمان ابوبکر و فاجعه شهادت فاطمه الزهرا (سلاماللهعلیها) آغاز شد و ادامه یافت. شهادت مظلومانه امام حسین (علیهالسلام) نیز نشانهای از این ستمها بود.
در اوایل قرن چهارم هجری، سلاطین آل بویه به قدرت رسیدند و با حمایت از مذهبشیعه به جامعه تشیع قدرت و آزادی عمل بیشتری بخشیدند. در این دوره، عالمان بزرگی چون کلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید، و شیخ طوسی ظهور کردند و آثار علمی و دینی زیادی از خود بهجای گذاشتند.
اوایل قرن ششم هجری با حمله مغول آغاز شد، اما شیعه شدن برخی از سلاطین مغول در ایران و همچنین حکومت سلاطین مرعشی در مازندران، به تقویت مذهبشیعه کمک کرد. این وضعیت تا اواخر قرن نهم هجری ادامه یافت و از قرن دهم هجری به بعد، سلطنت صفویه در ایران مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی کشور معرفی کرد. این وضعیت همچنان تا قرن پانزدهم هجری ادامه دارد و در حال حاضر صدها میلیون شیعه در نقاط مختلف جهان زندگی میکنند.
۱۳. وظیفه شیعیان
در دوران معاصر، دشمنان اصلی شیعه شامل سران استکبار و کفر و همپیمانان آنان، بهویژه وهابیت از خارج تشیع و بهائیت و صوفیه از داخل تشیع، هستند. این دشمنان با سرمایهگذاری و حمایتهای گسترده از این سه فرقه ضاله، نه تنها به دنبال ضربه زدن به مذهب شیعه، بلکه برای آسیب رساندن به جهان اسلام بهطور کلی هستند.
بر شیعیان واجب است که علاوه بر شناخت علمی و دقیق از دشمنان اصلی تشیع، از عقاید خود دفاع کنند و برای حفظ و ترویج اصول اسلامی تلاش نمایند. در این مسیر، آگاهی از نقشههای دشمنان و پاسخگویی به شبهات و تهدیدات آنها، امری ضروری و حیاتی برای حفظ مذهب شیعه و امنیت جهان اسلام است.